ساعت چهار نصف شب به جناب سروان پلیس دانشگاه چه باید می گفتم غیر از حقیقت؟ سرکار! بستنی ام را در فریزر آزمایشگاه جا گذاشته ام، دارم می روم سراغش. سرکار لبخندی می زند و می گوید "می بینم!"
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر