امروز فرازمند سر كلاس متون تخصصي تيپ سبز قهوه اي زده بود !شده بود عين عين درخت!!ان.جي . اف. مي گه شبيه الفيه!!راست ميگه!!طرف از اون استاداي گيج و با نمك كه از فرط گيجي و اندكي حماقت ذاتي دوست داشتني ميشن!
يه چيزي داره در من هي بزرگ و بزرگتر ميشه،و من هي سعي ميكنم بي خيالش بشم،اما فايده نداره،چون پنهان كردن يه چيز بزرگ خيلي سخته !خيلي سخت!هانا ميگه بايد دنيامو بزرگ بردارم كه بشه به جاهاي مختلفش پناه برد.نظريش اشكال داره !هر چقدر دنيام بزرگتر بشه ،ادمهاي بيشتري واردش ميشن و من...
نمي دونم چرا چند سال زندگي كردن تو كانادا به اندازه يه نخودم تو سرو وضع اين فرازمند اثر نداشته!

هیچ نظری موجود نیست: