اين يكي يه قدم ميومد جلو ،اون يكي هم يه قدم ميرفت عقب.بحث داغ بود و طرف اصلا حاليش نبود كه داره تو يه حكومت اسلامي زندگي مي كنه.....زوركي خنديدو تو دلش گفت خدا كنه پشتم ديوار نباشه،معلوم نيست تا كجا مي خواد بياد جلو!!
اصولا اگر تمام ذرات دنيا دو برابر بشه،ما اصلا متوجه نميشيم.مي دونيد چرا؟؟
.....
مشكلي پيش اومده؟؟
هان...نه ...نه اصلا...
اصلا ميشنويد من چي ميگم؟؟
بله بله كاملا..(بابا تو رو جون مادرت اينقدر نيا جلو...)
چون ذرات بدن ما هم دوبرابر ميشن...اين يكي از نقطه هاي برخورد علم و فلسفست...
الانه كه حراست گير بده،اون مردك عوضي الان مياد بيرون پدر جفتمونو در مياره...يكي نيست بگه اخه پسره احمق ابله ،حداقل تو سالن فاصله شرعيتو رعايت كن!!
اي بابا خانم!!من يه ساعته كه مي خوام اين عنكبوتو از رو مقنعه شما بردارم،يه جوري كه خودتون متوجه نشيد و جيغ نزنيد...اما شما هي ميريد عقب،من هي ميام جلو،يه جا وايسيد ديگه....

هیچ نظری موجود نیست: