ما يك جمع روشنفكري داريم كه عصرهاي پنجشنبه تو كافه "لاپرسا" ژنو دور هم جمع مي‌شويم و حرف هاي خيلي مهم مي‌زنيم. اين‌ها سرفصل صحبت‌هاي هفته پيش ما بود:

- انتخاب ساركوزي و آينده مهاجران فرانسه

- روابط پاريس هيلتون و دوست پسر سابقش

- جنگ سرد پس از فروپاشي شوروي

- فسنجان ترش يا فسنجان شيرين؟

- قانون اسلحه و داستان ويرجينيا تك

- باسن اسكارلت جانسون

- كاندوم ريلكس يا ديوركس؟

۵ نظر:

ناشناس گفت...

:)))
دم تون گرم والله

ناشناس گفت...

بده ... بدبد ... چه امیدی ؟ چه ایمانی ؟
کرک جان ! خوب می خوانی
من این آواز پاکت را درین غمگین خراب آباد
چو بوی بالهای سوخته ت پرواز خواهم داد
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را ، ولکن دل به غم مسپار
کرک جان ! بنده ی دم باش
بده ... بد بد ره هر پیک و پیغام خبر بسته ست
ته تنها بال و پر ، بال نظر بسته ست
قفس تنگ است و در بسته ست
کرک جان ! راست گفتی ، خوب خواندی ، ناز آوازت
من این آواز تلخت را بده ... بد بد ... دروغین بود هم لبخند و هم سوگند
دروغین است هر سوگند و هر لبخند
و حتی دلنشین آواز جفت تشنه ی پیوند
من این غمگین سرودت را
هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد
به شهر آواز خواهم داد
بده ... بدبد ... چه پیوندی ؟ چه پیمانی ؟
کرک جان ! خوب می خوانی
خوشا با خود نشستن ، نرم نرمک اشکی افشاندن
زدن پیمانه ای - دور از گرانان - هر شبی کنج شبستانی

ناشناس گفت...

dast az in maqouleye shirine Condom bar nemidAriA :)) .... ya'ni mozou'e bahs qomesabzi ham bAshe, ye gorizi be Condom mizani to ;)....

hAlA kodoumesh behtare?;) :))

ناشناس گفت...

وای چه حرفهای مهمی!!
به خصوص دو مورد آخر.
جالب بود

ناشناس گفت...

خسته نباشيد
واقعاً راست گفته اند كه:
عبادت به جز خدمت خلق نيست