من چند تا ايميل دريافت كردم از شما خواننندگان اين وبلاگ كه از من خواسته بوديد معني "درس دادن به چهل دانشجوي پرستاري" را براي شما تشريح كنم. راستش من چون خودم چندان ادبيات فارسي را خوب نميدانم سري به واژهنامه دهخدا زدم. (من يك كپي غير مجاز از سي دي آن را به هزار تومن از چهارراه استانبول خريدم).
در صفحه 568 جلد دوم دهخدا (حرف د) عبارت "درس دادن به چهل دختر دانشجوي پرستاري" اينطوري معني شده:
يك) با كون پريدن در شيشه مربا
دو) از اون بالا كفتر ميآيه، چهل دانه دختر ميآيه
سه) هر ساعت از نو قبلهاي با دلستاني ميرود ... توحيد بر ما عرضه كن تا بشكنيم اصنام را
اگر كسي از شما واژهنامه معين يا چيز ديگري دارد، لطفا شما هم يك نگاهي بياندازيد و معني اين واژه را به من بگوئيد.
۱ نظر:
این مدت که من نبودم اینجا زیر و رو شده گویا! من اما آن لباس سبز را دوست تر داشتم
ارسال یک نظر