سوالهايي كه در يك روز كاري در ذهن من ميچرخند (به ترتيب):
يك) خانه، ساعت هفت و نيم صبح:
اول صبحانه يا اول ايميل؟
صبحانه سرد؟ گرم؟
دوش؟
با ريش زده يا با ريش نزده؟
لپتاپ را ببرم يا نبرم؟
تي شرت آستين كوتاه يا بلند؟
دو) دانشگاه:
آسانسور يا پله؟
اول قهوه يا اول كار؟
"هلو" يا "گود مورنينگ"؟
جواب ايميلها يا شروع كار؟
سر زدن (لاس زدن) به دوستان طبقه پائين يا سر زدن به دفتر استاد (خود شيريني)؟
ناهار مفصل يا مختصر؟
قهوه يا چرت؟
باز هم كار آزمايشگاه يا تصحيح ورقههاي امتحان؟
بازگشت زودهنگام به خانه يا كار كردن تا پاسي از شب؟
سه) شب، خانه
شام يا ميوه؟
كار يا اينترنت بازي؟
دوش؟
تلفن؟ تلفن؟ تلفن؟ چت؟ چت؟ چت؟
موسيقي؟ آب معدني؟
خواب زودهنگام؟ خواب ديرهنگام؟
ساعت كوك شود براي هفت و نيم؟ هشت؟ هشت و نيم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر