ديشب حوالي نيمه شب بود كه من به طور كاملا اتفاقي صاحب دو تا بال شدم...دو تا بال واقعي...باور نمي كنيد؟خب اصلا مهم نيست...اما من دو تا بال واقعي گيرم اومد و لذت يك پرواز واقعي...مي دونيد اين چيزا كه ما سوار ميشيم و بهش مي گيم طياره عين اتوبوسي مي مونه كه تو هوا حركت كنه...پرواز واقعي اونه كه ادم تو هوا چرخ بخوره...پشتك زنه...باد زير پراش بچرخه...بتونه به سمت خورشيد پرواز كنه....اونقدر كه چشاش بسوزه...نه نتونستم باهاشون پرواز كنم....خب مي دونين ...چيزه ...من..من ترس از ارتفاع دارم.

هیچ نظری موجود نیست: