خط آخر

زمانی من این گونه شعر می سرود...

نه از آن شعر های موزون که چون رقص نسیم سبک اند...
نه از آن شعر های بی وزن که چون کوه سنگین اند....

من یک بار شعری گفتم که نه زمان داشت
نه مکان

خط بعدی زمان داشت
مکان هم داشت

خط بعدی زمین هم داشت

خط بعدی آدم هم داشت
بعد حوا
بعد هابیل
بعد قابیل
بعد...

راستی همه ی این ها را من نوشتم
ولی هیچ گاه از عشق ننوشتم
- حافظ؟ حافظ این گونه گفته؟ دروغ می گوید...خود او هم خطی از شعر من بود!-

نمی دانم کِی بود؟ وقتی من در چشمان تو نگاه کردم
خط آخر را نوشتم...
یا وقتی تو چشم بر من بستی

فرقی نمی کند
من عشق را فقط در خط آخر نوشتم.

شعر کامل شد.

"سايه آبي تاك"

هیچ نظری موجود نیست: