يك سال با سپيدتاك
به هر حال سپيدتاك ما يك ساله شد و چهارفصل را به خود ديد. دلم ميخواهد چندكلام كوتاه در مورد سپيدتاكيان از آغاز تا الان بنويسم. چون در يك سال گذشته غير از دوستان نزديك (خصوصا دوستان كافه) بقيه خوانندگان آشنايي چنداني با سپيدتاكيان نداشتند. و حتا پسر يا دختر بودن نويسنده هميشه مورد سووال خيليها بوده.
پايهگذاري سپيدتاك توسط من "كاوه دانشور" و همراه و همدانشكدهاي خوبم "شقايق استادجو" بود و همچنان نيز هست. بناي كار ما نوشتن آزاد پيرامون ادبيات است و نيم نگاهي به ادبيات داستاني و شعر نيز داشتهايم. سعي داشتيم كار را جدي دنبال كنيم و مثل خيلي از تبهاي تند وبلاگ نويسي زود عرق نكنيم! هر چند كه نتوانستيم كاملا به اين هدف برسيم اما تكامل تدريجي كارهاي ما براي خودمان كاملا آشكار بود.(قضيه تكامل تدريجي وقتي اهميت پيدا ميكند كه بدانيد ما قبل از اينكه يك وبلاگ نويس باشيم، زيست شناس هستيم !) دوازده هزار خواننده در طول يك سال رقم بالايي نيست اما همين هم به راحتي به دست نيامده و اين را مديون زحمت خود و ديگران ميدانيم.
زحمت تمام كساني را كه غير از ما در پيشرفت سپيدتاك نقش داشتند ارج مينهيم. شهرزاد ملكيان ، گلناز صديق، مهدي پيروز، مهدي قانع، عرفان خسروي مهماناني بودند كه در سپيدتاك نوشتند.
وبلاگهايي كه در آغاز راه دست ما را گرفتند تا شناخته شويم و قواعد بازي را ياد بگيريم ؛ رختكن خاطرات ، ستاره كوچولو ، سرو ، ماهي ، شواليه و خيلي هاي ديگر. خصوصا مرد باراني كه اولين وبلاگي بود كه به سپيدتاك لينك داد.
نازنين نگار دوست خوبي است كه در اواسط راه ما را همراهي كرد و قالبي زيبا براي سپيدتاك ساخت كه هنوز هم از همين قالب استفاده ميكنيم و همچنان زحمت كارهاي وب و كدنويسيهاي html با ايشان است.
خلاصه اينكه يك سال با سپيدتاك گذشت. اميدواريم باز هم گام برداريم تا تب تند نباشيم. از اين پس ياران ما بيشتر خواهند بود و سعي خواهيم كرد كه انسجام كار را بيشتر كنيم.
شادزي ؛ مهرافزون !
شقايق استادجو ، كاوه دانشور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر