شرقي ترين روستاي "هلند" هم كه باشي
باز من هستم و خاطره شيرين شيرهاي "طالقان"
در صبحانه هاي مشترك ؛
سحرگاه هاي باراني
مي خواهم سفره صبحانه اي پهن كنم
از طالقان تا آمستردام
من اين سر سفره شير مي نوشم ، تو هم آن سر.
بوي باران و شير از اينجا تا آنجا را پر كند.
…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر