"براي سايه آبي و آن راننده تاكسي"

از جنوب ترين بوشهر
تا تاريك ترين جنگل كيسوم
با تو سفر مي كردم.

تو بودي و نبودي.
همواره و همه جا.

هزاران سال هم كه پيوسته گز كنم
حضورت احتماليست پنجاه پنجاه !

شرودينگر...
دليل شيرين زندگي برزخي ام بود.

.


هیچ نظری موجود نیست: